دانلود | کنسرت| رضا سامانی ( تنبک ) | استاد کیهان کلهر ( آواز و کمانچه ) | ( راست پنجگاه )

محمد علی : دوستانم سلام

فستیوال Morgenland Festival Osnabrück سال 2012

چه زیبا کاریست با کمانچه و صدا استاد کلهر خواهش میکنم حتما دانلود کنید در این اجرا استاد کمانچه ی ایران استاد کیهان کلهر تصنیفی با زبان زیبای مردمان کرد زبان میخوانند ( از مصطفی تشکر میکنم بابت قرار دادن توضیحات و متن این شعر این تصنیف ) واقعا زیباست  بی درنگ دانلود کنید

 Download Dar Edameye Matlab

ادامه نوشته

استاد حسن کسایی - نی ( راست پنجگاه )

استاد حسن کسایی ( برای بزرگ نمایی کلیک کنید )

دانلود قطعه ی صوتی بی نظیر نی - راست پنجگاه

( استاد ابوالحسن صبا به روایت استاد حسن کسایی )

  

Download Dar Edameye Matlab

ادامه نوشته

کنسرت استاد ناظری پیش از مراسم دریافت بالاترین نشان فرانسه ( لژیون دونور )

کنسرت استاد ناظری پیش از مراسم دریافت بالاترین نشان فرانسه
استاد ناظری پیش از اجرای مراسم، اعطای جایزه لژیون دونور همراه با گروه خود قطعاتی را از موسیقی سنتی ایرانی برای حاضران اجرا کرد . 

Download Dar Edameye Matlab

ادامه نوشته

فرياد | آهنگساز: حسين عليزاده (+ كيهان كلهر، محمدرضا شجريان) - دستگاه: راست پنجگاه، مركبخواني (دشتي،

فرياد

لینک دانلود آلبوم فریاد ۱

لینک دانلود آلبوم فریاد ۲

آواز و تصنيف: مريض عشق (دو + سه + چهار) - كلام: سعدي (تفاوت ترتيب)

هركه سوداي تو دارد چه غم از هر دو جهانش نگران تو چه انديشه و بيم از دگرانش

آن پي مهر تو گيرد كه نگيرد پي خويشش وان سر وصل تو دارد كه ندارد غم جانش

هركه از يار تحمل نكند يار مگويش وانكه در عشق ملامت نكشد، مرد نخوانش

چون دل از دست به در شد مثل کره توسن نتوان بازگرفتن به همه شهر عنانش

به جفايي به قفايي نرود عاشق صادق مژه بر هم نزند گر بزني تير و سنانش

خفتة خاک لحد را که تو ناگه به سر آيي عجب ار بازنيايد به تن مرده روانش

شرم دارد چمن از قامت زيباي بلندت که همه عمر نبوده است چنين سرو روانش

گفتم از ورطه عشقت به صبوري بدر آيم باز ميبينم و دريا نه پديد است كرانش

عهد ما با تو نه عهدي كه تغير بپذيرد بوستاني است كه هرگز نزند باد خزانش

چه گنه کردم و ديدي که تعلق ببريدي بنده بي جرم و خطايي نه صوابست مرانش

گر فلاطون به حكيمي مرض عشق بپوشد عاقبت پرده برافتد ز سر راز نهانش

نرسد نالة سعدي به كسي در همه عالم كه نه تصديق كند كز سر دردي است فغانش

تصنيف: سمنبويان (پنج) - كلام: حافظ (تفاوت ترتيب)

سمنبويان غبار غم چو بنشينند بنشانند پريرويان قرار از دل چو بستيزند، بستانند

به فتراك جفا دلها چو بر بندند، بر بندند ز زلف عنبرين جانها چو بگشايند، بفشانند

به عمري يك نفس با ما چو بنشينند، برخيزند زوال شوق در خاطر چو برخيزند، بنشانند

سرشك گوشهگيران را چو دريابند، دّر يابند رخ مهر از سحرخيزان نگردانند، اگر دانند

دواي درد عاشق را كسي كاو سهل پندارد ز فكر آنان كه در تدبير درمانند، درمانند

ز چشمم لعل رماني چو ميخندند، ميبارند ز رويم راز پنهاني چو ميبينند، ميخوانند

چو منصور از مراد آنان كه بر دارند، بر دارند بدين درگاه حافظ را چو ميخوانند، ميرانند

در اين حضرت چو مشتاقان نياز آرند، ناز آرند كه با اين درد اگر در بند درمانند، درمانند

آواز (شش) - كلام: حافظ (تفاوت ترتيب)

دو يار زيرک و از باده کهن دومني فراغتي و کتابي و گوشه چمني

من اين مقام به دنيا و آخرت ندهم اگر چه در پي ام افتند هر دم انجمني

هر آنکه کنج قناعت به گنج دنيا داد فروخت يوسف مصري به کمترين ثمني

بيا كه رونق اين كارخانه كم نشود به زهد همچو تويي يا به فسق همچو مني

ببين در آينة جام نقشبندي غيب كه كس به ياد ندارد چنين عجب زمني

ز تندباد حوادث نميتوان ديدن در اين چمن كه گلي بوده است ياسمني

از اين سموم كه بر طرف بوستان بگذشت عجب كه بوي گلي هست و رنگ نسترني

به صبر كوش تو اي دل كه حق رها نكند چنين عزيز نگيني به دست اهرمني

مزاج دهر تبه شد در اين بلا حافظ كجاست فكر حكيمي و راي برهمني

تصنيف: فرياد (هشت) - كلام: اخوان ثالث

خانهام آتش گرفته است، آتشي جانسوز

هر طرف ميسوزد اين آتش

پردهها و فرشها را، تارشان با پود

من به هر سو ميدوم گريان، در لهيب آتش پر دود

وز ميان خندههايم تلخ، و خروش گريهام ناشاد

از درون خستة سوزان، ميكنم فرياد، اي فرياد

خانهام آتش گرفته است، آتشي بيرحم

همچنان ميسوزد اين آتش

نقشهايي را كه من، بستم به خون دل

بر سر و چشم در و ديوار، در شب رسواي بيساحل

واي بر من، واي بر من

سوزد و سوزد غنچههايي را كه پروردم

به دشواري در دهان گود گلدانها

روزهاي سخت بيماري، از فراز بامهاشان شاد

دشمنانم موزيانه خندههاي فتحشان بر لب

بر من آتش بجان ناظر، در پناه اين مشبك شب

من به هر سو ميدوم گريان

از اين بيداد ميكنم فرياد، اي فرياد

واي بر من همچنان ميسوزد اين آتش

آنچه دارم يادگار و دفتر و ديوان

و آنچه دارد منظر و ايوان

من بدستان پر از تاول

اين طرف را ميكنم خاموش، وز لهيب آن روم از هوش

زان دگر سو شعله برخيزد، بگردش دود

تا سحرگاهان كه ميداند، كه بود من شود نابود

خفتهاند اين مهربان همسايگانم شاد در بستر

صبح از من مانده بر جا مشت خاكستر

واي آيا هيچ سر بر ميكنند از خواب

مهربان همسايگانم از پي امداد،

سوزدم اين آتش بيدادگر بنياد

ميكنم فرياد، اي فرياد، فرياد

آواز: سوز دل (نه + يازده) - كلام: حافظ

دلا بسوز كه سوز تو كارها بكند نياز نيمشبي دفع صد بلا بكند

عتاب يار پريچهره عاشقانه بكش كه يك كرشمه تلافي صد جفا بكند

ز ملك تا ملكوتش حجاب بردارند هر آنكه خدمت جام جهان نما بكند

طبيب عشق مسيحادم است و مشفق ليك چو درد در تو نبيند كه را دوا بكند

تو با خداي خود انداز كار و دل خوش دار كه رحم اگر نكند مدعي خدا بكند

ز بخت خفته ملولم بود که بيداري به وقت فاتحة صبح يک دعا بکند

بسوخت حافظ و بويي به زلف يار نبرد مگر دلالت اين دولتش صبا بكند

آواز: چهره به چهره (ده) - كلام: زرينتاج قزويني (قرهالعين)

گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو شرح دهم غم تو را نكته به نكته مو به مو

ساقي باقي از وفا باده بده سبو سبو مطرب خوشنواي را تازه به تازه گو بگو

در پي ديدن رخت همچو صبا فتادهام خانه به خانه در به در كوچه به كوچه كو به كو

ميرود از فراق تو خون دل از دو ديدهام دجله به دجله يم به يم چشمه به چشمه جو به جو

آواز: دل ناصبور (دوازده) - كلام: سعدي

تو را سري است كه با ما فرو نميآيد مرا دلي كه صبوري از او نميآيد

كدام ديده به روي تو باز شد همه عمر كه آب ديده به رويش فرو نميآيد

جز اينقدر نتوان گفت بر جمال تو عيب كه مهرباني از آن طبع و خو نم يآيد

چه جور کز خم چوگان زلف مشکينت بر اوفتادة مسکين چو گو نمي آيد

اگر هزار گزند آيد از تو بر دل ريش بد از من است که گويم نکو نمي آيد

گر از حديث تو کوته کنم زبان اميد که هيچ حاصل از اين گفت و گو نمي آيد

گمان برند که در عودسوز سينه من بمرد آتش معني که بو نمي آيد

چه عاشق است كه فرياد دردناكش نيست چه مجلس است كز او هاي و هو نمي آيد

به شير بود مگر شور عشق سعدي را كه پير گشت و تغير در او نمي آيد

تصنيف: يار دلنواز (سيزده) - كلام: حافظ

زان يار دلنوازم شكري است با شكايت گر نكتهدان عشقي خوش بشنو اين حكايت

بي مزد بود و منت هر خدمتي كه كردم يارب مباد كس را مخدوم بيعنايت

رندان تشنه لب را آبي نميدهد كس گويي وليشناسان رفتند از اين ولايت

در زلف چون كمندش اي دل مپيچ كآنجا سرها بريده بيني بيجرم و بيجنايت

چشمت به غمزه ما را خون خورد و م يپسندي جانا روا نباشد خونريز را حمايت

در اين شب سياهم گم گشت راه مقصود از گوشهاي برون آي اي كوكب هدايت

از هر طرف که رفتم جز وحشتم نيافزود زنهار از اين بيابان وين راه بي نهايت

اي آفتاب خوبان م يجوشد اندرونم يک ساعتم بگنجان در سايه عنايت

اين راه را نهايت صورت کجا توان بست کش صد هزار منزل بيش است در بدايت

هرچند بردي آبم روي از درت نتابم جور از حبيب خوشتر کز مدعي رعايت

عشقت رسد به فرياد ار خود به سان حافظ قرآن ز بر بخواني در چارده روايت

آواز: خفقان (پانزده) - كلام: فريدون مشيري

مشت ميكوبم بر در پنجه ميسايم بر پنجرهها

من دچار خفقانم خفقان من به تنگ آمدهام از همه چيز

بگذاريد هواري بزنم هان، با شما هستم اين درها را باز كنيد

من به دنبال فضائي ميگردم لب بامي سر كوهي

كه در آنجا نفسي تازه كنم

ميخواهم فرياد بلندي بكشم كه صدايم به شما هم برسد

من هوارم را سر خواهم داد چارة درد مرا بايد اين داد كند

از شما خفتة چند چه كسي ميآيد با من فرياد كند

تصنيف: بوسههاي باران (هفده) - كلام: شفيعي كدكني

اي مهربانتر از برگ در بوسههاي باران بيداري ستاره در چشم جويباران

آيينه نگاهت پيوند صبح و ساحل لبخند گاهگاهت صبح ستاره باران

بازآ كه در هوايت خاموشي جنونم فريادها برانگيخت از سنگ كوهساران

اي جويبار جاري زين سايه برگ مگريز كاينگونه فرصت از دست دادند بي شماران

گفتي به روزگاري مهري نشسته، گفتم بيرون نميتوان كرد حتي به روزگاران

بيگانگي ز حد رفت اي آشنا مپرهيز زين عاشق پشيمان سرخيل شرمساران

پيش از من و تو بسيار بودند و نقش بستند ديوار زندگي را زينگونه يادگاران

وين نغمه محبت بعد از من و تو ماند تا در زمانه باقي است آواز باد و باران

راست پنجگاه | استاد شجریان آهنگساز: محمدرضا لطفي - دستگاه: راست پنجگاه و اصفهان - اجرا: 1355 - انتشا

راست پنجگاه

                                                      

ساز: قطعة ضربي راست (دو)

ساز: چهارمضراب (شش)

آواز: چاه زنخدان (سه + پنج + هفت) - كلام: حافظ (تفاوت ترتيب)

در ازل پرتو حسنت ز تجلي دم زد عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد

جلوهاي كرد رخش ديد ملك عشق نداشت عين آتش شد از اين غيرت و بر آدم زد

جان علوي هوس چاه زنخدان تو داشت دست در حلقة آن زلف خم اندر خم زد

ديگران قرعة قسمت همه بر عشق زدند دل غمديدة ما بود كه هم بر غم زد

مدعي خواست كه آيد به تماشاگه راز دست غيب آمد و بر سينة نامحرم زد

عقل ميخواست كز آن شعله چراغ افروزد برق غيرت بدرخشيد و جهان بر هم زد

حافظ آن روز طربنامه عشق تو نوشت که قلم بر سر اسباب دل خرم زد

عشق و شباب و رندي مجموعة مراد است چون جمع شد معاني گوي بيان توان زد

امشب ز غمت ميان خون خواهم خفت وز بستر عافيت برون خواهم خفت

باور نكني خيال خود را بفرست تا در نگرد كه بي تو چون خواهم خفت

تصنيف: بت چين (هشت) - كلام: علياكبر شيدا

اي مه من اي بت چين اي صنم لالهرخ و زهرهجبين اي صنم

تا به تو دادم دل و دين اي صنم بر همهكس گشته يقين اي صنم

من ز تو دوري نتوانم ديگر وز تو صبوري نتوانم ديگر

هركه تو را ديد ز خود دل بريد رفته ز خود تا كه رخت را بديد

تير غمت چون به دل من رسيد همچو بگفتم كه همهكس شنيد

من ز تو دوري نتوانم ديگر وز تو صبوري نتوانم ديگر

اي نفس قدس تو احياي من چون تويي امروز مسيحاي من

حالت جمعي تو پريشان كني واي به حال دل شيداي من

من ز تو دوري نتوانم ديگر وز تو صبوري نتوانم ديگر

آواز (نه الف) - كلام: نظامي گنجوي

يارب به خدائي خدائيت

وانگه به كمال كبريائيت

از عمر من آنچه هست بر جاي

بستان و به عمر ليلي افزاي

پروردة عشق شد سرشتم

بي عشق مباد سرنوشتم

تصنيف: چاه زنخدان (ده) - كلام: حافظ

آواز: صلاي عشق (نه ب) - كلام: عطار نيشابوري

دلا يكدم رها كن آب و گل را صلاي عشق در ده اهل دل را

ز نور عشق شمع جان برافروز رموز عشق از جانان بياموز

چو داوود آيت سرگشتگان خوان زبور عشق بر آشفتگان خوان

حديث عشق، ورد عاشقان ساز دل و جان در هواي عاشقان باز

چو عود از عشق بر آتش همي سوز چو شمعي م يگري و خوش همي سوز

شراب عشق در جام خرد ريز از آنجا جرعه اي بر جان خود ريز

چو عشق آمد خرد را ميل درکش به داغ عشق، خود را نيل درکش

خرد آب است و عشق، آتش به صورت نسازد آب با آتش ضرورت

خرد، گنجشک دام ناتمامي است وليکن عشق، سيمرغ نهاني است

خرد، نقد سراي کائنات است وليکن عشق، اکسير حيات است

ز دل تا عشق راهي نيست دشوار ميان عشق و دل مويي است مقدار

چو آيد لشکر عشق از کمينگاه نماند عقل را از هيچ سو راه

دو عالم ساية خورشيد عشق است دو گيتي حضرت جاويد عشق است

تحلیل ردیف آلبوم فریاد / محمد رضا شجریان (راست پنجگاه و مرکب خوانی)

تحلیل ردیف آلبوم فریاد / محمد رضا شجریان (راست پنجگاه و مرکب خوانی)

 

Matne Morede Nazar Dar Edameye Matlab

ادامه نوشته

تحلیل ردیف آلبوم راست پنجگاه محمد رضا شجریان

تحلیل ردیف آلبوم راست پنجگاه محمد رضا شجریان

Matne Morede Nazar Dar Edameye Matlab

ادامه نوشته